گالیا بوریسنکو، در اواسط ماه ژوئیه در مسیرش برای مراجعه به مطب پزشک ناپدید شد. او ۲۳ سال داشت و سه ماهه باردار بود، و روز بعد از ازدواجش ناپدید شد. تا اول ماه ژوئیه ۲۰۱۴ هیچکس دیگر او را ندید تا وقتی که ناگهان، نحیف، بدون بچه و مغشوش در خانه مادر بزرگش ظاهر شد. او مدعی بر این بود که جان سالم از ۶ ماه بردگی جنسی بودن به در برده، و در طول این مدت در زیر زمین یک نفر به رادیاتور زنجیر شده بوده است. بوریسنکو میگفت که افرادی که او را دزدیدند، از قفقاز شمالی روسیه بودند، و بعضی از گزارشها یک “مرد ۵۰ ساله داغستانی” گمنام را به عنوان مالک این خانهای که این زن میگوید در آن زندانی بوده، شناسایی میکنند.
پلیس به روزنامه کمسملسکیا پرودا (Komsomolskaia Pravda) گفت که به دلیل استفاده از مواد مخدر این زن از نظر روانی ضعیف شده بود. در واقع او از هدایت کردن پلیس به خانهای که در زیرزمین آن زندانی شده بود، ناتوان بود. (البته مامورین پلیس همراه با او به چند خانهای که مورد سؤ ظن قرار داشتند روانه شدند.) به گفته بوریسنکو کسانی که او را زندانی کرده بودند، او را مجبور به تزریق مواد میکردند که او را ناتوان نگاه دارند.
خانوادهٔ این زن بعد از برگشت او به خانه تصمیم گرفتند که او را در بیمارستان بستری نکنند، و متاسفانه ثابت شد که این تصمیم یک اشتباه بزرگ بود. در نیمه شب پنجم ماه ژوئیه گالیا بوریسنکو از طبقهٔ پنجم ساختمان آپارتمانی که با مادربزرگ خود در آن زندگی میکرد به پائین پرتاب شد. معلوم نیست که آیا او از عمد خود را پرتاب کرده، یا اینکه در یک حالت روانپریشی این اتفاق افتاده است.
ناپدید شدن بوریسنکو و حالا خودکشی او موجب یک مباحثه جنجالی عمومی در مورد آدم ربایی در استراخان شده است، بسیاری از مردم محلی مهاجرین قفقازی را گناهکار میدانند. گروهایی مانند گروه ابتکار سوسیالیستی ملی Nationalist Socialist Initiative و جنبش ضد مهاجرت غیر قانونی Movement Against Illegal Immigration این داستان را علم کرده و عاقبت بورنسیکو را آخرین نمونهای از جنایتهای نژادی بر ضد روسهای سفید و امتناع دولت از برخورد کردن با این موضوع میخوانند. (البته بورسینکو از نژاد نیمه تاتار و نیمه اوکراینی بود.)
بازجوهای استراخانی در ۶ ماه ژوئیه یک اعلامیه مطبوعاتی منتشر کردند و ادعای بوریسنکو مبنب بر ربوده شدند را رد کردند، و بنظر میرسد که نیروی انتظامی با این کار خود موجب بدتر شدن تنشهای قومی شدند. بازجویان در حال حاضر میگویند که دارای اظهارات شاهدان و فیلمهایی از دوربینهای امنیتی هستند که نشان میدهند که در این مدتی که بوریسنکو ادعا کرده که زندانی بوده او به آزادی در خیابانهای استراخان قدم میزده است. این اعلامیه مطبوعاتی بدون اینکه وارد جزئیات شود توضیح میدهد که بوریسنکو به دلیل “موقعیتهای شخصی” از خانه ناپدید شده است، که ارجاع به فرار احتمالی او از خانواده، بخاطر وحشت یا برای جستجوی مواد دارد.
وبلاگنویسان استراخان با شک و تردید زیاد با این بیانیه نیروی انتظامی برخورد کردند.
به گفته الکساندر الیماو در طول چند ساعت بعد از انتشار داستانِ ربوده شدن و خودکشی بوریسنکو مامورین دولت با او تماس گرفته و از او درخواست حذفِ این داستان را از روی لایو ژورنال (LiveJournal) میکنند. بعد از درخواست فرماندار استراخان (آقای الکساندر ژیلیکین) از شهروندان برای خودداری از تحریک شدن به تنفرات قومی، او از طرف وبلاگنویسان به تمسخر گرفته شد. اندرِی اگورُو یک کاربر دیگر لایو ژورنال به شوخی روز ۶ ماه ژوئیه نوشت “شهروندان بیایید به نشان دادن تحمل از خود ادامه بدهیم”، و سپس لینک به اعلامیه مطبوعاتی نیروی انتظامی در صفحه خود اضافه کرده و ادامه داد “اینهم بردباری نشان دادن ماموران. من که شخصاً باور نمیکنم”.
گروه ابتکار سوسیالیستی ملی (National Socialist Initiative) یک گروه جناح راستی، ادعا دارد که امتناع پلیس از تصدیق کردن نقل بوریسنکو درواقع بخش کوچکی از یک روند عظیمتری در پنهان کردن جنایتهای قفقازیهای شمالی بر ضد روسها است. به گفته این گروه، مجریان قانون روسیه برای پنهان کردن جنایتهای یک عده اقلیت قومی خاص غالب اوقات قربانیان جنایتها را مقصر جلوه میدهند. این گروه ادعا میکند که پلیس و خبرنگاران در بدنام کردن بعضی افراد و حتی جوامع روسی که قربانی جنایتهای قفقازیهای شمالی بودند دست داشتند، و این روند بر میگردد به شورش قومی که در سال ۲۰۰۷ در کوندوپوگا اتفاق افتاد.
البته همه در تراژدی بوریسنکو، توطئهای برای سرکوب کردن سفیدپوستان نمیبینند. یک ساکن استراخان و کاربر لایوژورنال، هرن-مرجو (hren_morjov)، نتیجهگیری بازرسان در مورد عدم وقوع آدمربایی را مورد بررسی قرار داده است. او اشاره به چندین تناقض در شرح داستان بوریسنکو میکند. برای مثال، چرا او سر از خانهٔ مادر بزرگ خود که واقع در رستپولوکا “که ته دنیاست” (یک دهات که در اطراف استراخان است) سر در آورده؟ بجای اینکه برگردد خانه پیش پدر و مادرش و شوهرش (که فقط ۲ ساعت فاصله تا پائین شهر دارند.) هرن-مرجو، عکسالعمل خانوادهٔ بوریسنکو را در برابر اتفاقاتی که ظاهراً برای بوریسنکو افتاده بود کمی گیج کننده میبیند. با اینکه به ادعای این زن او ربوده شده، و برای بیش از پنج ماه زندانی شده و بزور مورد تزریق مواد مخدر قرار گرفته و مورد تهاجم جسمی و جنسی قرار گرفته، با تمام این موارد خانواده او تصمیم به خودداری از بستری کردن او در بیمارستان کردند. او دلیل میآورد که هر پدر و مادر و همسری در چنین شرایطی دختر یا همسر خود را به بیمارستان میبردند و منتظر میماندند تا معاینه کامل انجام شود.
به تازگی پائیز سال پیش، کمیته بازرسان استراخان به مردم هشدار دادند که از انتشار داستانهای وحشتناک قفقازیان آدمربا خودداری کنند. در سوم ماه اوت ۲۰۱۳ میلادی، بر مبنای خبرهای مطبوعاتی، نیروی انتظامی هشدار بر ضد نسبت دادن ناپدید شدن بوریسنکو به یک حلقه مخفی بردگان جنسی داد. در آن زمان مامورین مبنع این شایعات را “دختران نوجوان که هیچ اطلاعات قابل اعتمادی ندارند” دانست. آنها که قصد دارند در مورد هیولاهای جنوبی به زنهای استراخان هشدار بدهند، “موجب وحشت” میشوند.