یک سال پیش وبلاگنویسان اسلامگرا به دو گروه طرفداران احمدینژاد و خامنهای تقسیم شدند. امروز تعداد زیادی از بلاگرهای حامی احمدینژاد خود را در همان وضعیتی میبینند که وبلاگنویسان اصلاحطلب سالها قبل به آن دچار شدند. زندان، فیلترینگ و دادگاه.
بر اساس گزارش سازمان گزارشگران بدون مرز، از ابتدای سال ایرانی یعنی ۲۱ مارس تعدادی از بلاگرهای حامی احمدینژاد به علت انتقاد از وابستگان آیتالله خامنهای رهبر ایران تحت تعقیب دادستانی تهران قرار گرفتهاند.
یکی از این وبلاگنویسان احمد شریعت نویسنده وبلاگ “ندایی از درون” است. او در روز ۲۲ ژوئیه پس از حضور در دادستانی تهران در پی دریافت احضاریه بازداشت شد. او به این دلیل بازداشت شد که نتوانست وثیقه ۱۰۰ میلیون تومانی را که برایش تعیین شده بود تامین کند.
تعدادی از وبلاگنویسان مطالبی در حمایت از او منتشر کردهاند. در اغلب این مطالب عکسی از احمد شریعت در حالیکه تیشرتی با تصویر عماد مغنیه بر تن دارد منتشر شده است. اغلب این وبلاگنویسان از سیستم قضایی ایران انتقاد کردهاند و اعتقاد دارند توطئهای در حال وقوع است تا ایران را به دوران پیش از ریاست جمهوری احمدینژاد در سال ۲۰۰۵ برگرداند.
احمد شریعت در وبلاگش از احمدینژاد حمایت میکرد و به اصولگراها حمله میکرد. او در یکی از پستهای وبلاگش مینویسد که اصولگراها تلاش میکنند احمدینژاد را حذف کنند و وضعیت کشور را به ۷ سال قبل یعنی قبل از پیروزی احمدینژاد در انتخابات برگردانند… اما آنها شکست میخورند. چون مردم میدانند اتهاماتی که آنها علیه احمدینژاد مطرح کردهاند واقعیت ندارد… طرفداران احمدینژاد پس از اعلام استقلالشان از اصولگراها امکان حضورشان را در رسانهها از دست دادهاند.
سیاستنوشت میگوید:
برادرمان «احمد شریعت» بازداشت شد.
نمیدانم چرا؟ ولی هر وقت سایت احمد را میخوانم و یا گاهی که تلفنی با هم صحبت میکنیم یاد همان جمله مشهور شهید باکری میافتم:
شهید مهدی باکری:
اگر از گردان سیصد نفری یک نفر بماند، آن یک نفر باید مقاومت کند. البته این گردان همان گردان [سال] 84 است.
امت حزبالله مینویسد:
چه دنیایی شده و چه سیستم قضایی عجیبی داریم. احمد فقط به خاطر حمایت از رئیس جمهور کشورش دستگیر شده. آنها [کسانی که او را دستگیر کردهاند] میگویند وبلاگ کوچک او تهدیدی برای امنیت ملی است. چرا شما نمیفهمید؟… من از مطالب این وبلاگ و یا از یک شخص دفاع نمیکنم. تنها به عنوان یک وبلاگنویس این کار را میکنم.
ضمیر خودآگاه مینویسد:
آقای شریعت، قلبها و قلمهای ما با توست. [نویسنده وبلاگ دلیل ایجاد این وضعیت را بیان میکند و آن را دفاع شریعتها از مظلوم میداند.] رسانههای انقلابی یک سال است به دروغگویی و فحاشی علیه احمدینژاد و مشایی میپردازند و قوه قضائیه سکوت کرده است. آیا آیندگان چنین سکوتی را خواهند بخشید؟
محمد فاطمیپور که یک روحانی است در سایتش مینویسد:
احمد شریعت یک جوان متفکر و تحلیلگر فوقالعاده است که عملا به یکی از منابع تحلیلی دوستداران احمدینژاد تبدیل شده بود.
بازداشت ایشان معنای بسیار روشنی داشت. فشار به کسانی که هنوز از احمدینژاد حمایت میکنند و معتقدند آقای مشایی می تواند در ریاست جمهوری آینده رای بالایی بیاورد.
شرط وثیقه صد میلیونی به این معنا بود که حمایت از گفتمان عدالت جرمی در حد قتل غیر عمد دارد.
اما به حول و قوه الهی جوانان ولایی و انقلابی در سال جاری فضا را خواهند شکست و ظلمت اصولگرایی را برملا خواهند نمود.
سالهای طولانی و زمانی که بلاگرهای طرفدار دموکراسی با زندان و دادگاه روبرو بودند، این وبلاگنویسان در سکوت کامل به سر میبردند. شاید هیچ چیزی شرایط امروز بلاگرهای حامی احمدینژاد را بهتر از این گفته منتسب به مارتین نیمولر نتواند توصیف کند:
اول رفتند سراغ کمونیستها
من حرفی نزدم چون کمونیست نبودم.
بعد رفتند سراغ اتحادیههای صنفی
و من حرفی نزدم چون عضو اتحادیه نبودم.
بعد رفتند سراغ یهودیها
و من حرفی نزدم چون یهودی نبودم.
آخرش آمدند سراغ من
و دیگر کسی نمانده بود که به خاطر من حرفی بزند.
1 نظر
برای تطبیق جمله مارتین در شرایط پیش آمده ذکر دو نکته ضروری است. اول اینکه احمد نامی وقتی میفته زندان بعضی مخالفان داخل نظام خیال میکنند با نظام مخالف است اما در خود زندان با اینکه به جرم تشویش افکار عمومی و فعالیت علیه نظام به زندان افتاده است از نظام در مقابل آن زندانیان دفاع میکند.
دلیل دوم اینست که اگر اصلاح طلب ها درست میرفتند یا راهشان با ما یکی بوده لازمه اش این است که آنها با مخالف ما مخالف باشند حتی اگر با خود ما هماهنگ نباشند
اما آنها دست در دست مخالفان خود گذاشته و مشایی را منحرف نامیدند و بعضا انحراف مشایی را دلیلی بر درستی حرفهای پیشین و پیشبینی های گذشته خود کردند و اثبات کردند دست اصلاح طلبی و اصولگرایی علیه نیروهایی چون احمدی نژاد و احمد نامی در یک ککاسه است.
ریشه این همه برچسب زنی و اختلاف به واژه انحراف بر میگردد و ریشه این واژه هم به نسبت هایی که برخی سران اصلی اصلاح طلب پیش از این به احمدی نژاد نسبت دادند و بعدها هبر صحت نظر خود صحه گذاتشند جستجو کرد.
بنابر این نمیتوان زندان رفتن احمدی نزادیهارا شبیه به زندان رفتن اصلاح طلب ها دانست. چون اینها با شهید آوینی های ولایتمداری دمخورند که می گفتند در جمهوری اسلامی همه آزادند الا بچه حزب اللهی ها. شهیدانی که وقتی بودند در تیتر روزنامه های خودی مورد هجوم بودند و وقتی رفتند شناخته شدند.