یک زن مسلمان و یک زن هندو به دلیل ازدواج با هم در بنگلادش بازداشت شدند، چیزی که اولین ازدواج همجنسگرائی در بنگلادش توصیف شده است در حالی که از نظر قانونی چنین رابطهای جرم محسوب میشود.
دختر بزرگتر معلم خانگی است و وقتی شروع به درس دادن به دختر کوچکتر کرد با هم آشنا شدند. این دو دختر که یکی ۱۶ و دیگری ۱۸ ساله هستند اخیرا با هم از جنوب غربی منطقه پیرجپور فرار کرده و به پایتخت بنگلادش ، داکا، آمده و با هم ازدواج و شروع به زندگی کردند. پدر یکی از این دختران، فرار دختر خود را به اطلاع پلیس رسانده و در مدت کوتاهی پلیس آن دو را در داکا در یک خانه اجارهای پیدا کرد.
روابط همجنسگرایان از جمله ازدواج آنها با یکدیگر بر خلاف قانون است، و محکوم به زندان ابد و تا ۱۰ سال اعمال شاقه است. در عموم رفتار محبت آمیز بین دو دوست همجنس در این جامعه پذیرفته شده است و موجب مشکلی نمیشود، ولی اعتراض شدیدی در برابر روابط همجنسگرایان وجود دارد که ریشه در مذهب اسلامی اکثریت مردم بنگلادش دارد. در بنگلادش جوامع کوچک همجنسگرایان به صورت مخفی وجود دارد. (گزارش صداهای جهانی را ببینید.)
این خبر موجب همهمه در رسانههای اجتماعی شد، و تعدادی را خشمگین کرد ولی بسیاری از خبر اولین زوج همجسگرا در بنگلادش استقبال کردند.
غلام ربانی در فیس بوک خود نوشت:
যে দুটি মেয়ে বিয়ে করেছে তাদের জন্য শুভকামনা রইলো… জীবন সুন্দর… তাদের এ সাহসের জন্য অভিনন্দন তাদেরকে… জয় হোক জীবনের…
… بهترین آرزوها را برای این دو زن در ازدواجشان دارم …زندگی زیباست … ازدوجشان را تبریک میگویم …بگذارید زندگی سلطنت کند
آقای اوجیت روی یک وبلاگنویس بنگلادشی از خارج از بنگلادش که مقالههای علمی در مورد همجنسگرایی در وبلاگ خود منتشر میکند، در فیس بوک خود شجاعت این دو زن را تحسین کرد، و به شهامت یکی از این دختران اشاره کرد که وقتی دستگیر شده بود از پلیس میپرسد:
একটা ছেলে যদি একটি মেয়েকে ভালো বাসতে পারে, তবে একটা মেয়ে কেন আরেকটা মেয়েকে ভালোবাসতে পারবে না?
اگر مردی میتواند عاشق زنی شود، چرا یک زن نمیتواند عاشق یک زن شود؟
اما بسیاری نمیتوانستند این ازدواج را قبول کنند، و در بخش نظرات مقالات خبری نظرات منفی بسیاری دیده میشد. آقای مهدی اکرم (@mehdiakram)، یک وبلاگ نویس و کاربر توییتر، این ازدواج را نشانهای از تهاجم فرهنگ غربی به شمار آورد:
দুই তরুণীর মালাবদল! http://t.co/aX2o5V2D5R কালে কালে আর কত দেখবো, এটাই পশ্চিমা সমাজের আধিপত্য :D
— Mehdi Akram (@mehdiakram) July 23, 2013
ازدواج دو زن! http://t.co/aX2o5V2D5R دیگه چیزی مونده ببینیم. این تسلط فرهنگ غربی است. :D
افرادی پیشتر رفتند. سال پیش، دکتر محمد یونس، یک متخصص اقتصاد و برنده جایزه نوبل بنگلادشی، و سه برندهٔ نوبل دیگر ، بیانیهای صادر کردند که درخواست به قانونی کردن روابط همجنسگرایی را کرد. بعد از انتشار خبر ازدواج این دو زن، “Ulama Masayekh Sanghati Parishad” یک انجمن روحانیان مسلمان، دکتر یونس را متهم به ترویج ازدواج همجنسگریان در بنگلادش کرد و خواستار دستگیری و مجازات وی شد. آنها از مردم درخواست کردند که دکتر یونس را تحریم کنند و اعلام کردند که موسسه یونس را اشغال خواهند کرد.
دیگران تحمل بیشتری از خود نشان دادند. شخصی بنام نوتون در وبلاگ کانجی مربوط به سرویسدهنده وبلاگی بنگلا (Somewhereinblog.net) که این اخبار را گزارش داده بود چنین نظری داد:
সমকামিতাকে আমি ভালো মনে করি না… কিন্তু এটা তাদের ব্যক্তিগত ব্যাপার… তাই তাতে আমি নাক গলাবো না…
من از همجنسگرایی طرفداری نمیکنم … ولی این یک امر خصوصی است … و من انگشت توی امور آنها نمیزنم .
پرنابش داس، یک بلاگر در فیسبوک خود در مورد دستگیری این دو زن و توجه منفی که در معرض آن قرار گرفتند چنین نظری داد:
آنها فقط بد شانس هستند، بهخاطر اینکه اشتباهی توی این کشور و در این زمان به دنیا آمدند.
ریحان رشید یک بلاگر و دانشجو حقوق اظهار کرد که به چهار دلیل این موضوع خاص برای بنگلادش قابل توجه است:
(১) যে সমাজে নারীর নিজের কোনো পছন্দ অপছন্দ থাকতে নেই, সেখানে তারা নিজেদের পছন্দকেই প্রাধান্য দিয়েছেন;
(২) তারা দু'জন ভিন্ন ধর্মের, একজন তো আবার সংখ্যালঘু ধর্মের। কিন্ত তাদের সম্পর্কের কাছে সে দেয়াল দাঁড়াতে পারেনি;
(৩) ধর্মীয় গোঁড়ামীর দেশে সম-লিঙ্গের সম্পর্কের সাহস দেখিয়ে নিজের মতো করে ঘর বেঁধেছেন;
(৪) দেশের আইনে ফৌজদারী অপরাধ জেনেও নিজেদের বিবেক, পছন্দ এবং সম্পর্কের সাথে কোনো ধরনের আপোষ করেননি দু'জন।
۱. در یک جامعه مرد سالار، که خواستههای زنان نادیده گرفته میشود، آنها انتخاب خود را مقدم شمردند.
۲. این دو از دو گروه مذهبی مختلف هستند، یک از گروه اقلیت. ولی این در ازدواج آنها موجب چالش نشد.
۳. در یک کشور بسیار مذهبی، این دو آخرین حد شجاعت را برای ازدواج همجنسگرائی و انتخاب شخصی نشان دادند.
۴. آنها نه ازدواج و نه وجدانشان را در خطر انداختند حتی با اینکه از غیر قانونی بودن روابط همجنسگرایی در این کشور آگاه بودند.
وسکر عابدین، یک وبلاگ نویس، به این نتیجه رسید که بحث در مورد این موضوع زمینه مردسالاری دارد:
[…] গতকাল দুই নারীর সমকামী সম্পর্কের খবর নিয়া নিউজ পোর্টাল আর সোশ্যাল নেটওয়ার্কিং সাইটগুলিতে যেমন প্রতিক্রিয়া হইলো তাতে পুরুষালি জাজমেন্টের সেক্সিস্ট উত্তাপটা বেশ টের পাইলাম […]
[…] دیروز در تمام مباحثات در رسانههای سنتی و اجتماعی در مورد ازدواج همجنسگرائی من یک رنگ مرد سالاری و تبعیض جنسی دیدم. […]
چند روز پیشتر، یک روحانی اسلامی در یک خطبه زنان را به تمر هندی تشبیه کرد که دهان مردان از نگاه به آنها آب میافتد و به زنان گفت که در خانه بمانند. فیلمساز معروف، آقای مصطفی ساروخ فرقی در فیسبوک خود به این خطبه اشاره کرد و گفت:
If the news is true, we have the first official lesbian couple exposed here in Bangladesh. In a country where mr. Tetul Hujur [cleric] preaches girls not to mix with boys, now how this girl-mixing-girl would be seen? Eager to study the next episodes!
اگر این اخبار درست باشد ما اولین زوج رسمی همجنسگرای زن را که رابطه خود را آشکار نمودهاند در بنگلادش داریم. در کشوری که آقای تتول هوجور (روحانی)، نصیحت میکند که دختر و پسرها با هم قاطی نشوند، حالا قاطی شدن دختر و دختر چطور مشاهده خواهد شد؟ مشتاق مطالعه بخش بعدی هستم.
بسیاری رسانهها را، به دلیل افشا کردن نام و عکس این دو زن و وحشت از به خطر افتادن جان آنها و دوری کردن مردم از آنها بیمسوولیت خواندند. آقای شوکت علی سگر چنین نوشت:
যারা নাগরিকের ‘প্রাইভেসি’ ‘প্রাইভেসি’ বলে গলা ফাটান, তারা কি … [সমকামী তরুণী] আর … [সমকামী তরুণী] এর ‘প্রাইভেসি'কেও সম্মান দিতে প্রস্তুত। নাগরিক হিসেবে তাদেরও তো ‘প্রাইভেসি’ আছে। নাকি?
آنهایی که درمورد حفظ حریم خصوصی همیشه فریاد میزنند آیا حاضرند به حریم خصوصی [این زوج] احترام بگذارند. آنها هم به عنوان شهروند حق حفظ حریم خصوصی خود را دارند. مگر نه؟
انیسول هکو، نویسنده و روزنامهنگار، خشم خود را از آشکار کردن نام و آدرس این دو زن در نظری روی پست فیسبوک آقای مصطفی سرور فرخی نشان داد:
[…] I am afraid we are crossing the limit, we are violating their right to privacy by publishing their photo, name, address. will they be able to live in this society after this news? Does any journalist have the right to kill any citizen?
ترس من از این است که ما داریم از حد خود میگذریم، وقتی عکس، اسم، آدرس آنها را منتشر میکنیم به حق حفظ حریم شخصی آنها تجاوز میکنیم. آنها چطور بعد از انتشار این خبر میتوانند در این جامعه زندگی کنند؟ آیا هیچ خبر نگاری حق قتل شهروندی را دارد؟
یک گروه LGBT (همجنسگرا، دوجنسگرا، تراجنسی) به نام پسران بنگلادش روی فیسبوک خود از شرایط این دو زن خبر جدیدی میدهد:
UPDATE on [the two women] : As you have already known, [the 21-year-old] is now under custody and [the 16-year-old] has been returned to her family. [The 21-year-old] was shown arrested in a case filed abduction and trafficking. [..] Of immediate concern is the protection of the two young women involved. Second, file a complaint with the Press Council against making public the identity of at least the minor. We are also trying to convene an urgent meeting to formulate a strategic response to address the immediate concerns as well as the longer term potential to gain official recognition of same sex desire and same sex relationships.
خبر روز [در مورد این دو زن]: همانطور که آگاه هستید، [زن ۲۱ ساله] در بازداشت است و [زن ۱۶ ساله] به خانواده خود بازگردانده شد. [زن ۲۱ ساله] به جرم آدم ربایی و قاچاق بازداشت است. […] اولین امر فوری محافظت این دو زن است. دوما اینکه، ما در حال شکایت به شورای رسانهها برای آشکار ساختن هویت این دو زن بخصوص دختر زیر سن قانونی هستیم. ما در حال تشکیل یک جلسه فوری برای تدوین و تدوین پاسخ استراتژیک برای حل نگرانیهای ضروری جامعه همجنسگرایان و در دراز مدت برای به رسمیت شناخته شدن تمایلات جنسی و روابط همجنسگرایان هستیم.