این پست بخشی از پوشش ویژه اعتراضات شهبگ در بنگلادش است.
از آنجایی که درگیریهای مرگبار فعالان اسلامگرا و مقامات بنگلادشی به شدت به تنشهای مذهبی در بنگلادش دامن زده است، حالا مقامات ارتباطات مخابراتی کشور، تصمیم به خاموش کردن صدای بلاگرهایی گرفتهاند که ضد مسلمان یا ضد دولت تلقی میشوند.
طبق آمار پایگاه خبر اینترنتی timesworld24.com، آصف محیالدین، وبلاگنویس (برنده جوایز روزنامهنگاری) و سه بلاگر دیگر، نوک حمله پیکان کمیسیون تنظیم مقررات مخابرات بنگلادش هستند. این کمیسیون اخیرا طبق تماسی از somewhereinblog.net که بزرگترین پلتفرم وبلاگنویسی بنگلادش است خواست که این چهار وبلاگ از روی این وبسایت پایین کشیده شوند.
طبق گزارشی روی خود وبسایت، somewhereinblog.net رسما اذعان داشت که پیرو دستور دولت، مجبور به حذف این چهار وبلاگ است.
دولت بنگلادش کمیته هشت نفرهای را در تاریخ 13 مارس 2013 برای ردیابی بلاگرها و کاربران فیسبوکی که اظهارات موهنی درباره دین اسلام و حضرت محمد کردهاند تشکیل داد. کمیسیون تنظیم مقررات مخابرات که یکی از اعضای این کمیته میباشد از سیستمعاملهای مختلف وبلاگنویسی، در راستای تلاش برای ممانعت از فعالیت هرجومرجطلبان و کسانی که به اسلام توهین میکنند، درخواست اطلاعات بیشتری در مورد تعدادی از وبلاگنویسان کرده است.
این حرکات از آنجا آغاز شد که اسلامگرایان ادعا کرده بودند بلاگرهایی که جنبش در حال گسترش شهبگ را حمایت میکنند (جنبشی که خواستار اشدِ مجازات برای جنایتکاران جنگی این کشور که برخی از آنان رهبران رده بالای بزرگترین حزب سیاسی اسلامی کشور به نام جماعتِ اسلامی هستند) بیخدا و ضد اسلام هستند و به پرورش عناصر ضد اجتماعی میپردازند.
برخی از اسلامگراها پا را از این نیز فراتر گذاشته و اعلام کردند که بلاگرهای شهبگ در ملع عام قتل عام خواهند شد. احمد رجیب حیدر، وبلاگنویسی که در صف اول جنبش شهبگ بود و مرتبا راجع به بنیادگرایی اسلامی مینوشت به طرز وحشیانهای بیرون از منزلش در داکا، پایتخت بنگلادش در 15 فوریه 2013 به قتل رسید.
محیالدین، آتئیست مستقل، صدای جنبش شهبگ بوده است و مطالبی بر ضد مذهب و سیاست دینی نوشته است. اما اینکه آیا وبلاگ نویسی او به خشونتهای مذهبی و نفرتپراکنی دامن زده است هنوز اثبات نشده است. در ژانویه 2013 به طرز وحشیانهای توسط مهاجمان ناشناس به احتمال قریب به یقین به دلیل نوشتههایش مورد حمله قرار گرفت. اخیراً پلیس چهار نفر را که اعتراف کرده بودند به دستور یک افراطی مذهبی به محیالدین حمله کردند را دستگیر کرد.
سید گلشن فردوس جانا، بنیانگذار somewhereinblog.net در مصاحبهای با دویچه وله گفته است:
این اولین بار در طول هفت سال عمر somewhereinblog.net است که مقامات دستورالعملهایی کتبی برای تادیب وبلاگنویسان صادر کردهاند. ایمیلی به نام چهار بلاگر شامل آصف محیالدین، که به ما دستور داده شد هرچه سریعتر این وبلاگها را حذف کنیم.
محیالدین که وبلاگش برنده بهترین بلاگ فعالیت اجتماعی 2012 از دویچه وله شده، از عواقب نوشتههای خویش در گذشته نیز در امان نبوده. او در سال 2011 در جریان یک اعتراض آفلاین دستگیر شد و از جانب پلیس به وی گوشزد شد به نوشتن خاتمه دهد.
در 20 مارس 2013، فردی از شمال بنگلادش، Natore، از محیالدین و هفت بلاگر دیگر به اتهام توهین به اسلام، خدا، و حضرت محمد شکایت کرد. یک شکایتنامه دیگر هم در 6 مارس 2013 در چیتاگنگ بر علیه این وبلاگنویسان باز شده بود که بهدلیل نبود مستندات لازم بسته شد.
محیالدین در فیسبوک راجع به ممنوعیت اخیرش مینویسد:
প্রায় প্রতিদিন ধর্মের পক্ষে অসংখ্য ব্লগে অসংখ্য লেখা পোস্ট হয়। অথচ অনলাইনে শুধুমাত্র “আমি প্রচলিত ধর্মে অবিশ্বাসী” এই কথাটুকু বলার অপরাধে অসংখ্য অশ্রাব্য গালিগালাজের সম্মুখীন হয়েছি।
هر روزه مطالب بسیاری در مورد مذهب چاپ میشود اما به محض اینکه من بگویم به مذهب سنتی اعتقادی ندارم خیلیها به من حمله میکنند.
در همان مطلب، او تلاش کمیسیون را برای تعطیلی وبلاگها یک سنت خطرناک میداند:
কোন ব্লগারের লেখা সেই ব্লগটির নিজস্ব আইন অনুসারে বেআইনী মনে হলে বা শর্তাবলী লঙ্ঘিত হয়েছে বলে মনে হলে ব্লগ কর্তৃপক্ষই তার সিদ্ধান্ত নেবে। ব্লগ কর্তৃপক্ষ এই বিষয়ে স্বাধীন এবং কোন লেখা থাকবে আর কোন লেখাটি থাকবে না, তা সিদ্ধান্ত নেয়ার দায়িত্ব কোনভাবেই কোন ক্ষমতাশালী মহলকে দেয়া যাবে না। ভেবে দেখুন, আজ এই অজুহাতে কারো ব্লগ সরকার বন্ধ করে দিতে সক্ষম হলে সরকার ভেবে নেবে ব্লগারদের তারা নিয়ন্ত্রণ করতে সক্ষম। তাই কাল আরেকজন ব্লগারের ব্লগও তারা বাতিল করার আবদার তুলবে। কোন সরকারই অনন্তকাল থাকবে না, আগামিতে কোন ধর্মান্ধ গোষ্ঠী ক্ষমতায় চলে আসলে পরিস্থিতি কোনদিকে যাবে?
چنانچه هرکدام از نوشتههای وبلاگنویسان از قوانین وبلاگ سرپیچی و یا از جانب صاحب سیستم عامل بلاگ غیرقانونی تلقی شود تنها صاحبان بلاگ مادر هستند که باید تصصمیمگیری کنند چه پستی باید انتشار شود و یا از انتشار آن جلوگیری شود. بنابر مصلحت صاحب سیستم عامل بلاگ نه بر اساس نظر و دستور دولتی.
تنها تصور کنید اگر مقامات دولتی بتوانند صدای بلاگرها را با فشار آوردن به صاحبان سیستم عامل خفه کنند به این باور خواهند رسید که میتوانند وبلاگنویسان را کنترل کنند. پس آنها دلیل دیگری برای بستن وبلاگ دیگری پیدا خواهند کرد. دولت عوض خواهد شد و تصور کنید در صورت روی کار آمدن یک دولت تندروی اسلامی چه پیش خواهد آمد؟
محیالدین در یک مصاحبه تلویزیونی با سایت رادیو دویچهوله، گفته است که از وبلاگنویسی دست نخواهد کشید.

“Stop authoritarian aggression against bloggers. Blogging is our right.” Image courtesy Asif Mohiuddin
نظام بنگلادش، دموکراسی پارلمانی و غیرمذهبی است. بنابراین در آن هیچ قانون شریعت و یا ضد آن وجود ندارد. در صورتی که شخصی ادعای آتئیست بودن کند حقی برابر با دیگر شهروندان خواهد داشت. اگرچه براساس بخش 295a قانون مجازات بنگلادش (1860)، هرکسی به عمد یا به صورت مخربی به احساسات مذهبی دیگران صدمه بزند زندانی خواهد شد.
این کمیسیون مقرر کرده است که براساس عملکرد تنظیم مقررات مخابرات بنگلادش، هرگونه اطلاعاتی از هر شخص یا موسسهای که از اینترنت استفاده میکند قابل درخواست میباشد. هرچند که سیستم عامل Amarblog طبق بیانیهای که در بیستودوم مارس 2013 منتشر کرده است بیان کرده که حریم خصوصی بلاگرهایش را حتی براساس درخواست دولت نیز به خطر نخواهد انداخت. همچنین، صلاحیت قانونی کمیسیون برای درخواست اطلاعات شخصی کاربران از Amarblog که در انگلستان ثبت شده و سرورش در کشوری دیگر میزبانی میشود مورد سوال واقع شد.
وبلاگنویسان نیز در مورد مبنای قانونی چنین خواستهای شک دارند.
محمد مُنیم نیز در وبلاگش کمیسیون موکتانگون را به انتقاد میگیرد:
বাংলাদেশের সংবিধানে মত প্রকাশের পূর্ণ মৌলিক অধিকার সকল নাগরিককেই দেওয়া হয়েছে। [..] BTRC নামের তথাকথিত স্বাধীন এই কমিশনটির হাতে যে-কোন ব্লগ বা ওয়েবসাইট বন্ধের সুইচ থাকলেও সে-সুইচের ব্যবহার দেশের সংবিধান মেনেই করতে হবে, কোন কর্তাব্যক্তির খেয়ালখুশিমতো নয়।
ریحان رشید، فعال و وبلاگنویس روی فیسبوک خود نوشته است دولت ممکن است به منظور گسترش قدرت خود به تنشهای مذهبی دامن بزند.
বিটিআরসি'র সাম্প্রতিক এই অপতৎপরতার সাথে কোথায় যেন জামাত-শিবিরের শাহবাগ আন্দোলনকে “নাস্তিকদের আন্দোলন” হিসেবে সুযোগসন্ধানী ব্র্যান্ডিংয়ের মিল আছে। জামাত-শিবিরের দরকার ছিল শাহবাগ আন্দোলনকে প্রশ্নবিদ্ধ করা, আর সে লক্ষ্যে তারা ১৯৭১ এর মতোই অস্ত্র হিসেবে বেছে নিয়েছে ধর্মীয় উম্মাদনা, আর বিভাজন-বিদ্বেষকে। সরকার বা বিটিআরসি'রও একটা সুযোগ দরকার ছিল যাকে পূঁজি করে স্বাধীন চিন্তার এই শেষ প্লাটফর্মগুলোকে কোনোভাবে নিয়ন্ত্রণের আওতায় আনা যায় – এখানেও নাস্তিকতা, ধর্মীয় অনুভুতি ব্যবহৃত হচ্ছে সুযোগসন্ধানীর অস্ত্র হিসেবে।
فرحنا احمد، وبلاگنویس، روی وبلاگ خود، موکتا مونا (متفکران آزاد) -وبلاگی برای آزادی بیان- توضیح داده که چرا فعالان آتئیست و سکولار مورد هدف قرار گرفتهاند:
আমার মনে হয়, এই রকম ঘটার পেছনে দুটো বিষয় কাজ করছে। প্রথমটা অনেকটা তাত্ত্বিক, নাস্তিকদের নিয়ে ধর্মব্যবসায়ী বা অ-ব্যবসায়ী দু’শ্রেণীর এস্টাব্লিসমেন্টের পক্ষের লোকজনের মনে সন্দেহ ব্যাপক। এসটাব্লিসমেন্টের স্তম্ভগুলোর মধ্যে ধর্ম অন্যতম শক্তিশালী মাধ্যম, কখনো কখনো তা রাষ্ট্রের চেয়েও শক্তিশালী, রাষ্ট্রকেই ধর্মের মদদ নিতে হয়। এসটাব্লিশমেন্টের অন্য স্তম্ভগুলোও ধ্বসে পড়ার উপক্রম হলে মদদ মাঙ্গে ধর্মের। [..] বিনা প্রশ্নে মেনে নেওয়া, অতিপ্রাকৃত শক্তির ভয়ে ভীত করে রাখা—এইসব অস্ত্র ব্যবহার করে ধর্ম তার কার্য হাসিল করে। নারী পুরুষের পুরুষতান্ত্রিক শোষণের বিরুদ্ধে সচেতন হয়ে উঠলে, ধর্মই তাকে ঠান্ডা করে; মালিকের বিরুদ্ধে শ্রমিক যেতে পারে না, কারণ আল্লা যাকে এই যামানায় কিছু দেননি, আখেরাত তো তারই জন্য। রাষ্ট্রক্ষমতায় থাকার জন্য রাজনৈতিক দলগুলোর সহজ ব্যবহার্য অস্ত্র হলো ধর্ম।
من فکر میکنم دو دلیل پشت این قضیه نهفته است. اول دلیل نظری است؛ هر دو گروه اسلامگرایان تندرو و مسلمانان عملگرا به آتئیستها مظنون هستند. مذهب بسیار قدرتمند است، گاهی بیشتر از دولت، آنقدر که دولت گاهی مجبور میگردد از دین کمک بگیرد. هرزمانی هر تشکیلاتی به مشکل برمیخورد به دین پناه میبرد. […] دین کارش را با ابزارهای خاص خودش پیش میبرد همچون ایمان کور، وعده آخرت و نگهداشتن مردم در ترس.
وقتی ظلم وستم مردسالارانه، توسط زنان مورد اعتراض واقع میشود دین است که کنترل اوضاع را بهدست میگیرد. کارگران نمیتوانند علیه کارفرمایان مستبد خود شورش کنند چرا که دین به آنان یادآوری میکند هر که در این جهان کمتر دارد نعمات آخرت در انتظار اوست. برای ماندن در قدرت سادهترین سلاح، دین است.
او ادامه میدهد:
দ্বিতীয় দিকটা শাহবাগের গণজাগরণ মঞ্চের প্রতিক্রিয়ার সাথে জড়িত। নাস্তিক মরলে বা মার খেলে তার প্রতি যে ঔদাসীন্য দেখাচ্ছেন আন্দোলনের সহযোদ্ধারা তাতে করে নাস্তিকরা জামাত-শিবির-হি্যবুতের সবথেকে সহজ টার্গেটে পরিণত হয়েছেন।
دومین دلیل واکنش به قیام انبوه شهبگ است. برچسب آتئیست و بیخدا زدن یک جور انحراف حتی در بین خود معترضان است. به همین دلیل آتئیستها تبدیل به آسانترین هدف برای [موسسات سیاسی مذهبی] مثل جماعت شیبیر حیجبت تحریر شدهاند.
به روز رسانی: طبق آخرین اخبار رسیده، نه عضو فعال کمیسیون در بحث و گفتگو با جامعه روحانیون کشور شرکت کردند. لیست هشتاد و چهار نفرهای از کاربران وبلاگ و فیسبوک تهیه شده و کمیته به دنبال شاهداتی از بطن جامعه در متهمین است. این کمیته ایمیلی را در دسترس قرار داده است تا مدعیان بتوانند مطالب کفرآمیز دیگران را به اطلاع برسانند.
این پست بخشی از پوشش ویژه اعتراضات شهبگ در بنگلادش است.