[تمامی لینکها غیر از آنها که مشخص شدهاند به زبان پرتقالی هستند].
پلیس ضد شورش برزیل با برخورد شدید، گروهی از بومیان سرخپوست را از ساختمان موزهای قدیمی در ریودوژانیرو که توسط بومیان برای زندگی اشغال شده بود مجبور به ترک کرد تا بتواند در آن محل برای جام جهانی 2014 ساخت و ساز کند.
نمایندگان باتومدار پلیس در 22 آوریل 2013 به ساختمانی حمله کردند که زمانی موزه بود و حالا ساختمان بومیان سرخپوست شده و با پرتاب گاز اشکآور به نزاع با مردم بومی و حامیان آنها که از شب قبل برای جلوگیری از تعرض آنها سنگر بسته بودند پرداختند.
این ساختمان در نزدیکی استادیوم معروف شهر، استادیوم ماراکانا [en] قرار دارد و قرار است که تبدیل به موزهای ورزشی شود. (برای جام جهانی 2014 [en] و بازیهای المپیک 2016 [en])
مقامات برزیلی پیشتر برای بیرون راندن ساکنین بومی این ساختمان تلاش کرده بودند، ساکنینی که حالا دیگر به روستاییان ماراکانا معروف شدهاند و این ساختمان خالی را به مدت شش سال است که اشغال کردهاند. روستاییان ماراکانا [en] از آخرین سری تخلیههایی [en] هستند که برزیل، پیشاپیش برای میزبانی جام جهانی انجام میدهد و حالا از طرف مدافعان حقوق بشر به نقد کشیده شدهاند. [en]
پائولا کوساتز، فعال مدنی، ویدیویی روی فیسبوک پست کرده است که نشان میدهد پلیس، چگونه معترضان را صبحگاه پیش از حمله دستگیر میکند.
روزنامه آزادی نیز گزارش داد نیروی پلیس برای این تخلیه نزدیک صد نفر بودند که مجهز به گلولههای پلاستیکی، گاز فلفل و باتوم بودهاند.
Ao que parece, segundo as primeiras informações, houve moradores da Aldeia Maracanã feridos na sequência da invasão. Entre eles, um menino de quatro anos que sofreu as consequências do gás pimenta policial. Ainda, uma mulher grávida foi reprimida violentamente e presa.
براساس اطلاعات بهدست آمده به نظر میرسد روستاییانِ ماراکانایی از این تخلیه سازی آسیب دیدند. در میان آنان پسربچه 4 سالهای بود که از عواقب گاز فلفل آسیب دید، همینطور زنی حامله که به طرز وحشیانهای بازداشت و دستگیر شد.
در دوازدهم ژانویه 2013 صداهای جهانی اخبار مربوط به اولین تلاشها برای بیرون کردن حدود 23 خانواده [en] که در آن ساختمان تاریخی زندگی میکردند را پوشش داد.
در آن حادثه، پلیس نظامی با کمک جوخههای ضد شورش، موزه محل اقامت مردم بومی را محاصره کرد، همان کسانی که دیگر این روزها روستاییان ماراکانا نامیده میشوند. این عمل بدون هیچ گونه اخطار قبلی و یا احضاریه دادگاه بود. این حرکت، مردم بومی و معترضان را بسیج کرد تا با موفقیت مانع تخریب برنامهریزی شده شوند.
بیشتر از یک ماه بعد، سرجیو کابرال فرماندار ایالت ریودژانیرو اعلام کرد این ساختمان به موزه کمیته المپیک برزیل تبدیل خواهد شد. الیومار کوئلو، نماینده شهر ریودژانیرو در حزب سوسیالیسم و آزادی پیشنهاد کرد که آن مکان به میراث ملی تبدیل شود اما این پیشنهاد در تاریخ چهاردهم مارس رد شد.
تنها 12 نفر از ساکنان سابق روستای ماراکانا (خبرگذاریهای رسمی میگویند 22 نفر) پیشنهاد دولت را برای اسکان موقت در فضایی در پاسیوی یک بیمارستان جذامیان سابق را در ژاکارپگوا پذیرفتند. جاییکه انتظار میرود به عنوان مرکز فرهنگی مردم بومی بازسازی شود. این مکان که محل اسکان بیش از دوهزار نفر است از طرف بقیه مردم بومی بازپس زده شده است به این دلیل که جایی دور افتاده است و به نظر نمیرسد در آن چشمانداز شغلی و آیندهای درکار باشد.
هفتادوپنج تن از بومیان ساکن روستای ماراکانا برای مقابله با این هتک حرمت که همان اخراج اجباری آنان است، تصمیم به مقاومت گرفتند. البته چنین کاری به تنهایی انجامپذیر نبود چنانکه فرناندا سانچز، استاد دانشگاه فدرال فلومیننز در وبلاگ Da Raquel Rolnik میگوید:
As lideranças indígenas são apoiadas por diversos movimentos sociais, estudantes, pesquisadores, universidades, comitês populares, organizações nacionais e internacionais de defesa dos Direitos Humanos, redes internacionais e outras organizações da sociedade civil. A luta dos índios e o conflito estabelecido entre o governo e o movimento resultaram num importante recuo do governo, que diante da pressão social desistiu da demolição do prédio e passou a defender a sua “preservação”. A desocupação do prédio foi decretada, com hora marcada.
رهبری بومیان با جنبشهای متعدد اجتماعی، دانشجویان، محققان، نهادهای مردمی دانشگاهها، سازمانهای داخلی و بینالمللی حقوق بشر، شبکههای بینالمللی و دیگر سازمانهای جامعه مدنی حمایت میشود. مبارزه بومیان و درگیری ایجاد شده بین دولت و جنبش اجتماعی یک دولت مهم را منجر به عقبنشینی کرد، زمانیکه تحت فشار جامعه، دست از تخریب ساختمان برداشت و شروع به محافظت از آن کرد. اخراج اجباری از ساختمان قرار بود طبق اعلان مقرر انجام گیرد.
وی در پایان چنین نتیجه میگیرد:
Os manifestantes, em absoluta condição de desigualdade frente à força policial e seu aparato de violência, lançaram mão de instrumentos bem diferentes daqueles utilizados pelo Batalhão de Choque: ocuparam o prédio para apoiar os índios, resistiram à sua desocupação e manifestaram, no espaço público, nas ruas e avenidas do entorno do complexo do Maracanã, sua reprovação e indignação frente à marcha violenta desta política.
بدون شک، معترضان با توسل به ابزارهای کاملا متفاوت از پلیس ضدشورش، بر نیروی پلیس و ماشین خشونتشان فائق آمدند؛ آنها ساختمان را برای نشان دادن حمایتشان از بومیان اشغال کردند؛ در مقابل تخلیه مقاومت کردند؛ در فضای عمومی، در خیابانها و راههای پیرامون مجموعه ماراکانا اعتراض کردند تا عدم پذیرش و غلبه خود را بر توسعه خشونت سیاسی نشان دهند.
در زمان این تخلیه اجباری، روزنامهنگاران و فعالانی که تلاش کردند کارشان را درست انجام دهند با اسپری فلفل مورد اصابت قرار گرفتند و تعدادی از آنان نیز توسط پلیس زخمی شدند. کاروس لاتوف، کارتونیست، تصاویری از وحشیگری پلیس را ظبط و روی یوتیوب پخش کرده است:
همزمان با انتقادها از پلیس در یک مصاحبه ویدئویی، مارسلو فریکسو، عضو کنگره فدرال، کسی که رئیس کمیته حقوق بشر در مجلس شورای ملی ریودوژانیرو است نیز در کمال تعجب با گاز اشک آور پلیس مورد اصابت قرار گرفت. جونتوز گفته وی را در فیسبوک اینگونه منتشر میکند:
A PM agiu arbitrariamente. Não era preciso o uso da força. Era um grupo pequeno que estava lá quando o Batalhão de Choque entrou. Mesmo que alguns resistissem, era possível a retirada das pessoas sem violência. Chegaram a lançar spray de pimenta nos parlamentares, no promotor e no defensor público.
عملکرد پلیس بسیار خشن بود. لزومی به استفاده از زور نبود. وقتی نیروی ضد شورش سر رسید فقط یک گروه کوچک از مردم آنجا بودند. حتی اگر تعدادی از آنها مقاومت کرده باشند میشد بدون خشونت آنها را از آنجا خارج کرد. آنها حتی علیه نمایندگان مجلس، دادستان و مدعیالعموم از گاز فلفل استفاده کردند.
برونو گیمارش که یک فعال مدنی است این گزارش کامل را در مورد روند اخراج خشونتآمیزی که خود شاهد آن بوده در فیسبوک منتشر کرده است:
Todos os que estávamos por lá, mais de 500 pessoas, receberam gás lacrimogênio, pois fomos cercados e ora a polícia de um lado, ora a de outro, nos atacava, não havendo ponto de fuga. Os membros da imprensa protestavam, os manifestantes também, alvos de uma violência despropositada. A hora seguinte foi de batalha campal. E de sadismo, policiais que gritavam “voltem para a floresta, seus índios”, ou que riam de nós por não termos as máscaras para nos proteger do gás. Cheguei em um deles, pedi para poder sair dali, disse que não era do Rio, era turista, questionei tanta violência, e ele me disse “pois estamos fazendo isso daqui é para vocês, turistas, mesmo. Só estamos cumprindo ordens”.
همه افرادی که آنجا بودند، یعنی حدود 500 نفر، از گاز اشکآور صدمه دیدند چون ما محاصره شده بودیم نیروی ضد شورش هر لحظه در یک سمت ما بود و راهی برای فرار نبود. مطبوعاتیها شاکی بودند، معترضین هم همینطور. همگی هدف یک خشونت بیدلیل. ساعات پیش رو همراه ضد و خورد و خشونت بیدلیل بود. پلیسها با فریاد میگفتند:”برگردید به جنگل سرخپوستها” و یا به ما که برای فرار از گاز اشکآور ماسک نداشتیم میخندیدند. به یکی از آنها نزدیک شدم و از او خواستم اجازه بدهد بروم. به او گفتم اهل شهر ریو نیستم و مسافرم. از او دلیل این همه خشونت را پرسیدم. او جواب داد: “ما همه این کارها را برای شما توریستها انجام میدهیم. ما فقط از قوانین تبعیت میکنیم.”
آژانس جدید محلههای فقیرنشین (The Agência de Notícias das Favelas) ویدئویی در یوتیوب منتشر کرده که پرتاب گاز اشکآور به داخل جمعیت معترض را نشان میدهد.
Guilherme Pimentel از مجموعه مجلات Vírus Planetário گزارش کوتاهی از اشتباهات رخ داده در طول این اخراج نوشته است:
1 – O governo (Secretaria de Assistência Social e Direitos Humanos do Estado) se negou a negociar no local e disse que só negociaria depois de retirados todos os indígenas. Essa postura gerou um grande impasse.
2 – Os oficiais de justiça preferiram a velocidade do que a qualidade do cumprimento da “ordem” de despejo, vetando propostas que tomariam muito tempo e ignorando inclusive a condição expressamente colocada pelo juiz de não utilizar nenhuma forma de violência.
3 – A PM descumpriu sua palavra de não agir com violência na desocupação do local, mesmo com os manifestantes já cedendo e saindo por vontade própria, já com os portões abertos e sem cadeado…
1- دولت مذاکره با معترضین را در محل رد کرد و گفت که تنها پس از اخراج بومیان حاضر به مذاکره خواهد بود.
2- مقامات قضایی با رد پیشنهاداتی که اگرچه وقتگیر بودند اما میتوانستند منجر به اعلام صریح ممنوعیت اعمال خشونت شوند ترجیح دادند راه حل فوری دستور اخراج را انتخاب کنند.
3- پلیس نظامی با طرز برخوردشان نشان دادند که حاضر به عدم اعمال خشونت در طی روند اخراج نیستند. حتی با معترضانی که حتی در زمان باز بودن خروجیها بر روی زمین افتاده بودند و نیاز به کمک داشتند.
پدرو ریوز فعال مدنی و آکیلانته لئونل کاربر یوتیوب چند صحنه از خشونت علیه معترضان را به تصویر کشیدهاند:
چیکو النکار نماینده مجلس فدرال که یکی از اعضاء حذب آزادی و سوسیالیسم است در فیسبوک اظهار داشته که این دعوا ادامه خواهد داشت:
Marx escreveu que ‘a história só se repete como tragédia ou como farsa’. Taí: Cabral invadiu a Aldeia Maracanã, com suas naus cruzadistas, e expulsa seus nativos. Mas a luta vai prosseguir, e os ‘conquistadores’ contemporâneos, mercadores dos espaços urbanos, encontrarão resistência!
مارکس گفته است: “تاریخ تنها خودش را در قالب تراژدی یا کمدی تکرار خواهد کرد.” واقعیت این است: کابرال با کشتیهای جنگی خود به دهکده ماراکانا حمله کرده و بومیهای هموطن خودش را اخراج کرده است. اما منازعه ادامه خواهد داشت و “فاتحان” امروز، معاملهگران فضای شهر، با مقاومت مواجه خواهند شد.