- Global Voices به فارسی - https://fa.globalvoices.org -

فلسطین: رییس حکومت خودگردان حق بازگشت را نفی کرد

دسته‌بندی‌ها: خاور میانه و آفریقای شمالی, اسرائیل, فلسطین, پناهندگان, تاریخ, جنگ و درگیری, رسانه‌ شهروندی, سیاست

در مصاحبه با یک شبکه‌ی تلویزیون اسرائیلی، رئیس حکومت خودگردان فلسطین، محمود عباس، «حق بازگشت» خود به شهر محل تولدش، صفاد [1]، را، که هم‌اکنون منطقه‌ای در شمال اسرائیل است، واگذار کرد.

«دیدار از آنجا [صفاد] حق من است، اما زندگی در آنجا نیست»، عباس گفت. او اضافه کرد، «باور من این است که کرانه‌ی غربی و نوار غزه فلسطین هستند و سایر نقاط اسرائیل».

«حق بازگشت» فلسطینی‌ها به چه معنی است؟

اظهارات عباس ضربه‌ای به «حق بازگشت» فلسطینیان و واگذاری آن است. طرفداران این اصل اعتقاد دارند که ده‌ها هزار پناهنده‌ی فلسطینی و فرزندان آنها حق بازگشت به شهر وطن خود که از آن آواره شده بودند را دارند و حق دارند هر ملکی که در اثر ‌اشغال فلسطین در ۱۹۴۸ و جنگ شش روزه‌ی ۱۹۶۷ [2] از آنها سلب شده است را بازخواست کنند.

صد البته، در طول پاکسازی قومی فلسطین در ۱۹۴۸ [3]، به شرح مورخ اسرائیلی «ایلان پاپه»، در راستای تاسیس دولت اسرائیل و به دست سازمان‌های شبه‌نظامی یهودی هاگانا [4] و هَ‌اِرگون [5]، صدها روستای فلسطینی تخریب شدند و ده‌ها هزار فلسطینی به زور از خانه‌های خود رانده شدند.

به‌علاوه، در نتیجه‌ی جنگ ۱۹۶۷ اعراب و اسرائیل [2]، که در طی آن اسرائیل با کشورهای عرب همسایه‌اش، یعنی مصر، سوریه و اردن وارد جنگ شد، هنگامی که نوار غزه و کرانه‌ی باختری به اشغال اسرائیل در آمد، هزاران نفر دیگر از فلسطینی ها از این سرزمین‌ها آواره شدند.

بنا بر گزارش آژانس امداد و فعالیت سازمان ملل متحد برای پناهندگان فلسطینی [6]، تعداد پناهندگان فلسطینی ۵ میلیون نفر تخمین [7] زده شده است. در طول دهه‌ها، تقاضای رسمی فلسطینیان برای «حق بازگشت» به آنچه که امروز به عنوان دولت اسرائیل شناخته می‌شود، نمایانگر مانعی کلیدی در مذاکرات اسرائیل و فلسطین بوده است. بازگشت فلسطینیان در چنین مقیاسی باعث تغییر جمعیتی عمده به ضرر جمعیت یهود در اسرائیل خواهد شد واین چیزی است که اسرائیل اجازه نمی دهد که اتفاق افتد.

واکنشات در رسانه‌های اجتماعی:

منیره (Munnera) [8], یک فلسطینی ساکن قطر، درتوییتی [9] می‌نویسد:

#Abbas speaks for himself and only himself. Palestinians will never give up their ‘right to return’.

عباس از طرف خودش حرف می‌زند. فلسطینیان هیچ‌گاه از حق بازگشتشان دست نمی‌کشند.

رَفیف زیاده (Rafeef Ziadah) [10]، یک شاعر نمایشی و فعال اجتماعی فلسطینی، ساکن لندن، دیدگاه مشابهی [11] دارد:

Abbas does not speak for any Palestinian refugee, we did not elect him…

عباس از زبان هیچ یک از پناهندگان فلسطینی حرف نمی‌زند. ما او را انتخاب نکردیم…

شیماء [12] می‌پرسد [13] آیا عباس دارد از تقاضای فلسطینیان به «حق بازگشت» دست می‌کشد؟:

#Abbas says he has no right to return to the place of his birth (Safed) as a resident but visit it as a tourist. Is he conceding the ROR [right of return]?!

عباس می‌گوید حق بازگشت به محل تولدش برای سکونت ندارد اما می‌تواند به آن سفر کند. آیا دارد از «حق بازگشت» کوتاه می‌آید؟

[14]

«نام من زینه است. من به وطنم اِجزم در حیفا باز خواهم گشت.»، «نام من یاسمین است. من به وطنم اجزم در حیفا باز خواهم گشت.» عکس از کاربر توییتر @SafaAMadi [15]

بیانات عباس برای نویسنده‌ و دانشگاهی فلسطینی احمد مسعود [16]، باز هم ساکن لندن، تعجبی نداشت [17]:

Why is everyone surprised about what #Abbas said but never do when he goes to negotiate? The guy sold out ages ago #Palestine #Belfour

چرا همه از این حرف‌های عباس متحیر شده‌اند در حالی که هیچ‌گاه از رفتن او پای میز مذاکره متحیر نمی‌شوند؟ این مرد سال‌هاست که فروخته شده است.

آسا وین‌استنلی (Asa Winstanley) [18], ویراستار انتفاضه‌ی الکترونیکی (Electronic Intifada) [19] عباس را «کلب» [معادل عربی سگ] می‌خواند برای چنین انکار تلویزیونی شده‌ای. او می‌نویسد [20]:

Abbas goes on Israeli TV and personally renounces his right to return. And yet he still didn't grovel enough for Israelis. Bow lower, kalb [dog]

عباس به تلویزیون اسرائیلی می‌رود و شخصا حق بازگشت را نفی می‌کند. هنوز به اندازه‌ی کافی خود خوار اسرائیلی‌ها نکرده است. بیشتر تعظیم کن، «کلب» [سگ]

در «انتفاضه‌ی الکترونیکی»، «نور جوده»، یک معلم فلسطینی ساکن رام‌الله این‌گونه به عباس پاسخ می‌دهد [21]:

My father is almost 80 years old and he has more than the right to visit Isdoud [22]. I, and my siblings, have more than the right to see the grass of where a village once stood. I have the right to return and rebuild Palestine from the ground up. All of it. And so does every refugee and their descendents.

The kids from Safad living in Shatila and Ein el-Hilweh, and all the camps of Lebanon, are not dreaming of your Ramallah, Mr. President. They are dreaming of their Safad.

If I or they want to sign away our right of return, we will let you know.

Don’t mistake your people’s exhaustion and frustration for surrender. Don’t mistake the young people’s re-organizing and re-acquainting themselves with their own history for lack of vision.

پدر من نزدیک ۸۰ سال دارد و او بیش از یک حق برای بازگشت به و بازدید اِسدود [22] دارد. من، و برادر و خواهر هایم، بیش از یک حق برای دیدن سبزه‌زارانی که زمانی روستایی بود را داریم. من حق بازگشت و بازسازی فلسطین از صفر را دارم. تمامی اش را. و هم‌چنین است برای تمام پناهندگان و فرزندانشان.
کودکان اهل صفاد که در شاتيلا و عين الحلوه زندگی می‌کنند، یا هر یک از اردوگاه‌های لبنان، رویای رام‌الله را در سر ندارند،‌ جناب رییس دولت. آن‌ها رویای صفادشان را دارند.
اگر من یا آنها خواستیم از حق بازگشت خود برگردیم خبرتان می‌کنیم.
خستگی و سرخودگی مردمت را به تسلیم تعبیر نکن.
جوانانت را، سازمان‌دهی مجددشان و آشنا کردن مجدد خود را با تاریخ‌شان به حساب فقدان بصیرت و هدف نگذار.

بیانیه‌ی بالفور:

بیانات تلویزیونی عباس مصادف بود با نود و پنجمین سالگرد بیانیه‌ی ۱۹۱۷ بالفور [23]، که «اولین بیانیه‌ی مهم توسط یک قدرت جهانی بود به نفع «خانه‌ی ملی» یهودیان در آنچه فلسطین شناخته می‌شد.»

این بیانیه (به تاریخ ۲ نوامبر ۱۹۱۷) نامه‌ای بود نوشته‌ی وزیر خارجه‌ی وقت بریتانیا، آرتور جیمز بالفور، خطاب به لُرد روت‌شیلد، رهبر جامعه‌ی یهود بریتانیا. در این نامه، بالفور از جانب بریتانیا ابراز «همدردی با آرمان‌های صهیونیستی بهودیان» و جانب‌داری از «احداث یک خانه‌ی ملی برای بهودیان در فلسطین» نموده است.

آسا وین‌استنلی [18] در توییتی [24] می‌نویسد:

The 95th anniversary of the Balfour Declaration that led to the destruction of Palestine. I have unending contempt for British Empire

نود و پنجمین سالگرد بیانیه‌ی بالفور که به تخریب فلسطین انجامید. نفرت من از امپراطور بریتانیا پایان ناپذیر است.

او همچنین اضافه می‌کند [25]:

As a Welshman I feel I must point out it's a disgrace David Lloyd George was the Prime Minister responsible for the Balfour Declaration

به عنوان یک اهل وِلز، باید عرض کنم باعث شرمندگی است که «دیوید لوید جُرج» نخست وزیر مسئول بیانیه‌ی بالفور بوده است.

کاربر توییتر @Tsharrafna [26] این نظر [27] را داده است:

#Abbas’ treacherous statements coincided with the anniversary of history's most treacherous incident: the Balfour Declaration. #Balfour

بیانات خیانت‌گرانه‌ی عباس مصادف با سالگرد خیانت‌آمیزترین واقعه‌ی تاریخ: بیانیه‌ی بالفور.