- Global Voices به فارسی - https://fa.globalvoices.org -

دنیای عرب:خشم بلاگرها در مورد یک فتوا

دسته‌بندی‌ها: خاور میانه و آفریقای شمالی, بحرین, مراکش, اعتراض, دین, سیاست

بلاگرهای عرب درباره فتوای یک دانشمند اسلامی [1]که طبق آن” زنان  به منظور از بین بردن خلوت شرعی، می توانند به همکاران مرد خود شیر بدهند” ابراز انزجار کردند. ( عزت عطیه، رئیس بخش حدیث دانشگاه الازهر پیشتر فتوا داد که زنان، “به منظور از بین بردن خلوت شرعی، می توانند به همکاران مرد خود شیر بدهند”.)

 امودز، بلاگر بحرینی درباره این دانشمند اسلامی می نویسد [2](عربی) که آنچه وی می گوید مربوط به آداب و رسوم پیش از اسلام ، فرقه گرایی،   انحطاط فکری و سقوط اخلاقی است.

 وی می گوید ما در دوره ای زندگی می کنیم که سخن منطقی کمتر در دنیای عرب و اسلام یافت می شود. در این کشورها،  خلاقیت روشنفکرانه در سطح پایینی است و آداب و رسوم قبیله ای پیش از اسلام جایگزین  ارزش های حقیقی اسلامی شده است. ادعای مذهبی بودن و رفتارفرقه گرایی جامعه وحشتناکی را به وجود آورده است.

 این جامعه بیشتر به جامعه ای متزلزل و ورشکسته از نظر فکری نزدیک است تا یک جامعه اسلامی. این عوامل و سردرگمی در میان انقلاب فن آوری در جهان موجب شده که ما یک شبه مبدل به عقب افتاده ترین مردم شویم. این عقب گرد به اینجا متوقف نمی شود.

 عقب ماندگی ما را به گله های گوسفندی در دستان دیکتاتورها و رییس جمهورها تبدیل کرده است. بیچارگی ما فقط به فساد جوامع ما و ورشکستگی فکری و تمدن ما ختم نمی شود. دین بزرگ ما دلیل دیگر عقب افتادگی ما است.

فکرهای ما اماده پذیرش فتواهایی است که از سوی افراد مختلف صلدر می شود. اسلام ما امروزه مبدل به کشو خالی است که هر روز از آن چیز جدیدی در می آید. ما مردمی هستیم که نمی خوانیم و نمی فهمیم. ما ملتی هستیم که به تنبلی فکری مبتلا شدیم. به همین دلیل به روحانیون وابسته می شویم که به ما بگویند چگونه باید زندگی کنیم.

 ما به آنها کاغذ امضا شده ای به نام خدا دادیم که به ما بگویند چه حلال است و چه حرام. چه طرز فکری می تواند فتوایی برای شیر دادن به همکاران مرد را به پذیرد.

 کدام دین یا قانون اجازه می دهد که کارمند زن به همکاران مرد خود از سینه شیر دهد تا زن همکار مانند مادر کارمند مرد باشد؟؟ و سپس او بتواند،  اگر بخواهد با این خانم عروسی کند.

  ال حشا ره ا ال مغرب-حشره مراکشی-  بلاگر مراکشی درباره انواع و اقسام فتواها می نویسد [3](عربی): بلاگر مراکشی می گوید روحانی عزیز،  من یک فتوایی می خواهم که به درد کار من بخورد. فتوایی که اجازه بدهد که پس از خواندن نماز صبح به بار بروم،  فتوایی که به من اجازه آواز خواندن دهد،  فتوایی که اجازه دهد دختر همسایه با بدن من در تماس باشد…در بازار فتوا،  روحانی ها جنس خود را می فروشند.

 برخی تلفن همراه می فروشند تا با اجنه تماس بگیریم،  برخی نوشیدنی می فروشند که به مردان قدرت مردانگی بیشتری بدهد و به آنها کمک کند زن ها راتسخیر کنند.

برخی نیز اجازه می دهند که حاکمان از پوست شهروندان خود کفش درست کنند. آیا مذهب این قدر تو خالی شده که تعداد زیادی از روحانیون می توانند از آن کاسبی کنند. آیا جامعه با وجود این روحانیون که از سوی دولت حمایت می شوند می تواند وارد مدرنیته شود؟